ماجرای مـُد و امرِ قضاوت
در شماره قبل به یکی دیگر از رازهای صنعت-هنر مُد یعنی (تولید) و جنبههای گوناگون آن تا حدودی پرداختیم. در این شماره دربارهی موضوع تولید و یکی از عوامل جریانساز آن، قضاوت و نکات مثبت و منفی این عامل بر مُد خواهیم گفت.
محصول، شخص یا هر نمایندهای که تاثیر بر سیستم سرمایه دارد توسط رسانهها شناسایی و معرفی میشود تا مورد بررسی قرار گیرد.
همانطور که عنوان شد، تولید یکی از پایههای اصلی مُد، تاثیر مستقیمی بر گردشهای مالی دارد و جنبههای فرهنگی و هنری آن را نیز تحت شعاع خود قرار میدهد. یکی از گردانندههای چرخه تولید انبوه، قضاوت است که سکان مُد را به گردش در میآورد.
مُد و نیاز آن به قضاوت
مُد با بوجود آوردن قیاس، ساختار آسان و کمهزینهای را برای خود در جهان اقتصاد پایهگذاری کرد. بر مبنای این روش با تاثیرگذاشتن بر حساسیتهای رایج، خود را به شیوه عامیانه تبلیغ و گسترش داد.
این شیوه ساختار جدیدی در جهان نبود، بلکه یک رفتار رایج در بین تمامی انسانها است. مثال ساده آن، یک مهمانی خانوادگی است. اعضای مهمانی لباس و زیورآلات، سبک آرایشی و حتی سبک زندگی یکدیگر را مقایسه و قضاوت میکنند. اگر سبکی خوششان بیاید، حتما آن را دنبال میکنند.
استراتژیستهای مد توانستند طبق همین اصول رفتاری بقای مُد را تضمین کنند. بواسطه همین روش مسیر آماری مهمی را بوجود آوردند. به زبان عامیانهتر از مخاطبان خود و نظرات آنان نسبت به یکدیگر و قضاوتها برای تبلیغ و گسترش خود استفاده کردند. توانستند با این استراتژی یک راهکار تبلیغاتی ارزان و راحت برای آینده مُد رقم بزنند.
در این شیوه محصول، شخص یا هر نمایندهای که تاثیر بر سیستم سرمایه دارد توسط رسانهها شناسایی و معرفی میشود تا مورد بررسی قرار گیرد.
ما، خاستگاه مُد جهشیافته را به شکلی که او امروز میخواهد، گسترش میدهیم تا به واسطه آن مُد بتواند هر روز شاهد تولد یک مدل یا تولید جدید یا طراح جدیدی در حوزههای مختلف خود باشد.
این دستاورد برای کمپانیهای بزرگ مُد اخبار مهمی است. با دقیقشدن بر آن، اطلاعات مهمی را از سمت مخاطبین بدست میآورند. نقاط ضعف و یا قوت را توسط کارشناسان بررسی میکنند. طبق آن محصول بعدی را با سرعت هر چه بیشتر و مورد پسندتر وارد چرخه تولید میکنند. این تضمینی برای تولید انبوه است.
به عنوان مثال سالانه در دنیای مدلینگ چندین مدل وارد این حرفه میشوند و بصورت حرفهای و غیرحرفهای شروع به فعالیت میکنند. بسیاری از این مدلها تبدیل به چهرههای درآمدزایی برای شرکتهای وابسته به مُد میشوند.
توجه و قضاوت مردم به شیوه کار و تاثیرگذاری این مدلها در رسانهها باعث میشود تا عدهای از مدلها تبدیل به قُطب بزرگی در دنیای مُد شوند. و برعکس عدهای نیز با توجه به همین بازخوردها بعد از مدت کوتاهی فعالیت در این عرصه را کنار میگذارند. مدل برگزیده مردم اطلاعات مهمی را برای صنعت-هنر مُد به ارمغان میآورد.
نوع کفشی که او به پا میکند. رنگی لباسی که به تن میکند. همگی با توجه به علاقه مردم امتیازدهی و تفکیک میشوند. علاقه مردم و انتخاب آن سبک، مسیر تولید را برای مُد آسانتر میکند.
این شیوه عملکردی مُد امروزه از طریق رسانههای مجازی به سرعت در حال فراگیری است. در گذشته این روش بصورت منتقدان مشخصی در مجلهها و محافل مُد و بعضا جامعه هنری صورت میگرفت. رشد آن به شکل امروزی به این اندازه همراه با سرعت نبود.
این روند در دوران ما به شکل اقتصادیتری از طریق فضاهای مجازی و با حضور مستقیم مردم ادامه دارد.
مُد چگونه صنعتهای دیگر را تحت پوشش خود قرار میدهد
یکی از مهمترین شیوهها تاثیر مُد بر صنعت و هنرهای دیگر است که در شمارههای آینده به آن خواهم پرداخت. مُد به صنعتهای خارج از خود اجازه تغییر و تحول در خود را نمیدهد. بلکه خود آنها را تحت پوشش قرار میدهد.
با کمی توجه در حوزههای مختلف متوجه حضور مُد و تاثیر آن میشویم که چگونه مُد با تمامی تکنیکهای خود میتواند مسیر را به سمت سودآوری و فرهنگسازی پیش ببرد. با این شیوه تاثیری مهمی بر تولیدات دیگر نیز بگذارد.
برای مثال چطور یک سوپراستار در صنعت -هنر موسیقی و یا سینما و یا حتی هیچکدام از حرفههای مهم میتواند یک چهره برگزیده و سلیقهی مورد پسندی برای بسیاری از مردم باشد.
امر قضاوت در مُد چگونه باعث رشد و ادامه حیات این افراد در جامعه میشود؟
این مساله که مُد چگونه میتواند یک چنین افرادی را در کنار هم بصورت یک جنبش فعال قرار دهد؛ یکی از مهمترین ساختارهایی است که امروزه مُد برای آن هزینه بسیاری میکند تا بواسطه آنان تصویر عمومی را سامان دهد.
حوزههای دیگر نیز تلاش میکنند که همراه با صنعت مُد در حرکت و تبادل باشند. امروزه ما شاهد آن هستیم که مُد به شکل گذشته تاثیرگذار بر افراد نیست، بلکه برخی از افراد نماینده و تاثیرگذار بر مُد هستند. این همان کاری است که من و شما در جزء کوچک خود با قیاس و مورد قضاوت قراردادن انجام میدهیم. میتوان اینطور گفت که ما، خاستگاه مُد جهشیافته را به شکلی که او امروز میخواهد، گسترش میدهیم تا به واسطه آن مُد بتواند هر روز شاهد تولد یک مدل یا تولید جدید یا طراح جدیدی در حوزههای مختلف خود باشد.
این ما هستیم که به او کمک میکنیم تا یک سوپراستار را سالیان تحت حمایت خود قرار دهد. او را در صفحههای نمایش و بیلبوردها زنده نگاه دارد. با حضور ما شخصی میتواند در هر سنی در صنعت مُد شناسایی شود و به میزان زیادی بر سلیقه عموم تاثیر بگذارد و مسیر تولید را به سمتی ببرد که چرخهی اصلی صنعت به آن نیاز دارد.
مثلا یک شخصیت محبوب در رسانهها از سمت جنبش مُد در تبلیغاتی حضور مییابد و تبلیغ لباسی را با نوع متریال خاصی انجام میدهد. براساس محبوبیت آن شخص در بین مردم، تقاضای آن محصول که او آن را تبلیغ کرده است بالا میرود. حال سوال این است که چرا آن محصول؟ کدام کارخانهها، سرمایهداران و کشورها تولیدکننده آن محصول هستند؟ این انتخابها تصمیمی هستند که مُد آن را تعیین و تدوین میکند تا بواسطهی آن خودش و صنعتهای وابسته به آن، مسیر پیشرفت جهانی را به شکلی همگام طی کنند.
در نظر داشته باشیم اگر این سیستم حمایتکننده از تولیدات در تمام سطح جهانی حمایت نکند، چرخه صنعت در تمام جهان خاموش میشود. تاثیر مثبت قضاوت در اینجا یک برنامهریزی همگانی در تولیدات جهانی است. مُد یک عامل پیشرونده در این حوزه است. مُد میداند از قضاوت، این رفتار قدیمی که از سالیان سال در شکلهای گوناگون با ما همراه بوده است چگونه استفاده کند.
نیمه اول تیر 99 | شماره 46 افق اقتصاد