«تورم و اخلاق»
کتابی برای همه درباره یک تجربه تاریخی
نوشته: اندرو دیکسون وایت
ترجمه: سید حسن دیباج
ناشر: دنیای اقتصاد، چاپ اول 1399
88 صفحه؛ 17000 تومان
نه تنها انسانها بلکه جوامع در برابر یک تصمیم کلیدی قرار میگیرند: انتخاب گزینه سخت با هزینههای کوتاهمدت اما با فواید زیاد در بلندمدت یا انتخاب گزینه آسان با منافع کم ولی در کوتاهمدت ولی زیان زیاد در بلندمدت. پوپولیسم به معنی انتخاب دومی است و وقتی انتخاب جمعی یا انتخاب سیاسی گزینه دوم را بپذیرد، گفته میشود پوپولیسم حاکم شده است. در سطح فردی نیز افراد میتوانند درس بخوانند، تلاش کنند، رنج کارآفرینی را بر خود هموار کنند تا در بلندمدت درآمد خوبی داشته باشند یا در کوتاهمدت خوشگذرانی کنند و به دزدی دست بزنند اما در بلندمدت با زندان و زندگی نکبتبار مواجه شوند. کاملا روشن است که افراد به شکل عقلانی گزینه اول را ترجیح میدهند اما واقعیت آن است که شرایط اجتماعی میتواند طوری شود که همه به سمت گزینه دوم کشیده شوند. انسانها دوست دارند هم خدا را داشته باشند و هم خرما را. هم کار زیاد نکنند و هم با زندگی مرفه روبرو شوند. انسانها دوست دارند همیشه میانبر بیابند و این تمنای یافتن میانبر میتواند چنین وسوسهانگیز شود که کل حیات یک ملت را تهدید کند.
اگر باور نمیکنید حکایت کشور فرانسه را در تورم و اخلاق بخوانید. ببینید کشوری که روشنگری را ایجاد کرد و اولین انقلاب را رقم زد چگونه به دام مهلکهای میافتد که با هزینه زیاد و تجربه تلخ میتواند به زحمت از آن رها و خلاص شود. کتاب تورم و اخلاق میخواهد نشان دهد که چگونه در یک مقطع از زمان تصور میشد ایجاد نقدینگی میتواند میانبری برای ایجاد رونق باشد. دولت فرانسه به پشتوانه اموال و املاک تملیکی از کلیسا بیمهابا اوراقی منتشر کرد که کارکردی شبیه پول داشت و در عمل موجب شد تا نقدینگی در آن کشور چنان رشد کند که تورم مهارگسیخته شود. وقتی تورم بالا میگیرد فشار برای رشد نقدینگی شدیدتر میشود و این سیکل باطل آنقدر ادامه مییابد تا عقلها سرجایش برگردد و افراد بفهمند که باید این حلقه شوم را بشکنند.
صرف خواندن و دانستن تجربه تورم در فرانسه در سال 1789به تنهایی ارزشمند است اما آنچه آن را ارزشمندتر کرده شناخت فرآیندی است که نظام سیاستگذاری آن را به این دام کشاند. نگارنده به خوبی ادله موافقان و مخالفان را شرح میدهد و نشان میدهد چگونه وسوسه یافتن یک میانبر برای داشتن بودجه بیشتر برای دولت، افراد عاقل و حتی فرهیخته را فریفت و آنها را به دام طرفداری و جانبداری از چیزی کشاند که بعدها خطابودنش بسیار واضح مینمایاند. خواندن این حکایت درسآموز است از این جهت که چگونه ذینفعان در سیاستگذاری وسوسه میکنند تا سیاستگذاران به خطا بیفتند.
در کشور ما نیز همیشه کسانی در نزد مسئولان بودند که میگفتند کنترل بودجه لازم نیست و استقراض از بانک مرکزی اشکال ندارد و رشد نقدینگی موجب نگرانی نیست و فقط کافی است تا نقدینگی به درستی هدایت شود. سیاستگذاران و تصمیمگیران راحتطلب نیز این تحلیل را جذابتر از توصیه کسانی قلمداد میکردند که بر انضباط مالی، رعایت استقلال بانک مرکزی و عدم فشار به بانکها پافشاری میکردند. نتیجه غلبه توصیه گروه اول این شد که ایران در زمره بالاترین تورمهای جهان قرار دارد و به لحاظ ماندگاری تورم نسبتا بالا رکوردشکن است.
پیامد تاسفبارتر و مخربتر تورم آن است که وقتی شرایط تورمی میشود سوداگری به کارآفرینی ترجیح داده میشود. مترجم به خوبی این معنا را در مقدمه عمیقی که بر کتاب نوشته تذکر داده است. کارآفرینی کار سخت و دشواری است اما سوداگری یعنی تحصیل دارایی و انتفاع از تفاوت قیمت آن به دلیل بیثباتی اقتصاد کلان و بدون تحمل هرگونه زحمت و مرارت. روشن است که توسعه اقتصادی تنها با کارآفرینی ممکن میشود و هیچ کشوری تنها با سوداگری توسعه نمییابد. فضای تورمی و بیثباتی اقتصاد کلان افراد را در دوراهی کارآفرینی و سوداگری به سمت سوداگری سوق میدهد و این وخیمترین پیامد تورم است که کمتر به آن پرداخته میشود. دقیقا به همین دلیل است که مهار تورم پیششرطی برای حرکت به سمت توسعه اقتصادی است و نمی توان با وجود تورمهای شدید و بیثباتیهای اقتصاد کلان به توسعه دست یافت alef.ir /
هفته دوم مهر/ شماره 97 افق اقتصاد