spot_img

سَواد به جای سُوات!

چرا سواد بکارگیری واژگان درست در تحلیل محیط مهم‌تر از ابزار انتخابی برای این کار است؟
سینا چراغی فعال کار و کسب

«چیزی که تهدیدمون می‌کنه پیدا نکردن مشتری‌های جدیده»

«یافتن مشتری‌های جدید مانعی که باید بر اون غلبه کنیم»

«ما به مشتری‌های جدید نیاز داریم»

سه جمله بالا را در نظر بگیرید. هر سه در‌واقع بر یک موقعیت نظارت دارند. کسب و کاری برای بقاء و رشد نیاز به جذب مشتری‌های جدید دارد. تفاوت اما در چگونگی تعریف موقعیت است. در اصل واژه‌ای که برای توصیف و ترسیم موقعیت استفاده می‌شود. دوست عزیزی می‌گفت واژه‌ها رفتار سازند. بیاید از این زاویه به سه واژه «تهدید»، «مانع» و «نیاز» نگاهی بیندازیم. رفع تهدید، غلبه بر مانع یا برطرف کردن نیاز؟ کدام یک امید بیشتری به حل مسأله می‌دهد؟ یا رویکرد فعالانه‌تری را در حل مسأله در پی دارد؟ انگیزه و مشارکت بیشتری به اعضای تیم می‌دهد؟

سوات

به احتمال زیاد تحلیل سوات (SWOT) به گوشتان خورده و در سازمان یا پروژه‌ای از آن استفاده کرده‌اید. SWOT از کنار هم قرار دادن حروف اول چهار کلمه‌ی Strengths (نقاط قوت)، Weaknesses (نقاط ضعف)، Opportunities (فرصت‌ها) و Threats (تهدید‌ها) ساخته شده است. هدف این ماتریس مدیریت مؤثرتر نقاط قوت و ضعف، فرصت‌های پیش رو، و تهدیدهای احتمالی است. سوات یکی از معروف‌ترین ابزارهای مدیریت استراتژیک است که از دهه ۶۰ میلادی تا کنون به کار گرفته می‌شود. سوات اما منتقدین و البته آلترناتیوهای زیادی دارد. کمتر کسی با S و O مشکل دارد و عمده نقدها بر روی دو جزء W و T است. رویکردهای انسان‌گرا و روانشناسی مثبت، نفوذ روزافزونی به پارادایم مدیریتی دارند. پیروی همین بسیاری از این سخن می‌گویند که واژه «نقطه ضعف» چندان رویکرد رو به جلویی در حل مسائل نیست. «تهدید» هم به احتمال بسیار زیاد شما را واکنش (به جای کنش‌گری) وادار خواهد کرد. ضعف یعنی «خیلی خوب نیستم» و تهدید هم بوی یک خطر جدی را می‌دهد.

بیاید نمونه‌ای از یک چالش سنگین رقابتی را در نظر بگیریم. رقیب شما سرمایه‌های بیشتری در اختیار دارد و آهنگ رشد سریع‌تری هم در بازار. از سوی دیگر کیفیت محصول شما همسطح با رقیب یا حتا پایین‌تر از آن است. در مسیر تحلیل سوات، باید دلایل ضعیف‌تر بودن از رقیبتان را لیست کنید. و برای تهدیدهای آماده باشید. واضح است که این رویکرد چندان «مثبت» نیست. تعریف این موقعیت با زبان تهدید و ضعف، باعث می‌شود تا شما خودتان را بر مبنای واکنش به غول یا هیولایی که ناخواسته از رقیب می‌سازید تعریف کنید. مغز ما طوری برنامه‌ریزی شده که در این شرایط نیمه روشن ماتریس (یعنی S و O) را کم‌وزن‌ کند (یا حتا نادیده بگیرد). از سوی دیگر ماتریس سوات حتا در نمایه گرافیکی خود، انتقال و گذار واضح و روشنی از (تهدید و ضعف) به (قوت و فرصت) ارائه نمی‌دهد. اینجا است که جنگلی از مخفف‌های بانمک به عنوان آلترناتیو برای سوات مطرح شده‌اند.

اوج‌گیری با امتیاز نویز

SOAR از ترکیب Strengths (قوت‌ها)، Opportunities (فرصت‌ها)، Aspirations (آرزوها) و Results (نتایج) به دست آمده است. SOAR (در لفظ «اوج گرفتن» معنا می‌دهد) پیروی رویکردی مثبت‌گرا در بکارگیری واژه‌ها به وجود آمده است. اوج‌گیری مدنظر SOAR بسیار مثبت‌گرا است و مشکل درست در همین جا است. در SOAR تقریباً جایی برای فکر کردن به مشکلاتی که در آینده پیش خواهند آمد نیست. این ابزار هدفش را «تشویق و اولویت دادن به مشارکت پیش از هر چیز دیگری» معرفی می‌کند. برای این کار، شش I را تعریف می‌کند که برای تحلیل شرایط و حل مسأله باید بکار گرفته شوند یکی از این Iها Imagine (تصور) است. می‌توانید آن را گونه‌ای از همان «چشم بسته غیب گفتن» خودمان بدانید. طبیعتاً نیاز نیست به کسی بگویید برای خلق ایده یا برنامه‌ریزی از قوه تخیلش استفاده کند! در مجموع بسیاری SOAR را ایده‌آلیستی و غیر کاربردی یافته‌اند.

یک آلترناتیو دیگر اسکور (SCORE) است. ترکیبی از قوت‌ها، چالش‌ها (Challenges)، گزینه‌ها (Options)، پاسخ‌ها (Responses) و دست آخر اثربخشی (Effectiveness) است. در اینجا تهدیدها و نقاط ضعف سوات باید در قالب چالش‌هایی که در پیش خواهید داشت بازتعریف شوند. اسکور به نسبت سوات رویکردی مثبت‌تر و مسئله‌محور دارد. چرا که به تمام گزینه‌ها، فرصت‌ها و سناریوهای غلبه بر چالش‌ها فکر کنید. طراحان اسکور البته فقط به دنبال حل مشکل زبان منفعلانه سوات نبودند. مرزبندی سفت و سخت سوات در تفکیک عوامل درونی و بیرونی، می‌تواند به اخذ رویکرد «ما در برابر آن‌ها» منجر شود. انگار که دنیا را در مقابل خودت ببینی و نه همراهت. امکانات مشارکت، همکاری و همیاری یکی از سؤالاتی است که در پر کردن بخش O اسکور باید به آن پاسخ دهید. اسکور به نسبت آلترناتیوهای دیگر اما منحنی یادگیری کم‌شیب‌تری دارد. سوات را می‌توان در یک اسلاید توضیح داد اما اسکور از آنجایی که تلاش دارد تمام مشکلات سوات را حل کند؛ نیاز به توضیحات مفصل‌تری دارد که متعاقباً سؤ تفاهم‌های بیشتری را در بر خواهد گرفت.

نویز (NOISE) آلترناتیو دیگری است که برای سوات تعریف شده. نیازها (Needs)، فرصت‌ها، بهبودها (Improvements)، قوت‌ها و استثنائات (Exceptions) اجزای نویز را شکل می‌دهند. به مثالی که پیش‌تر درباره مشتری‌های جدید زدیم برگردیم. «ما به مشتری‌هایی جدید نیاز داریم» نگرشی نویز گونه به مسأله است. چیزی هم که در سوات به نقاط ضعف گفته می‌شد در اینجا زمینه‌هایی است که باید چیزی را بهبود دهید. نویز هم تلاش کرده تا رویکرد مثبت‌گرا در استفاده از واژه‌ها را بکار گیرد. تلاشی که به نظر نمی‌رسد جندان موفق باشد. به اسم خود ابزار نگاه کنید. نویز چیزی است که عموما به دنبال کاهش یا حذف آن هستیم. در مقایسه با اسکور و در زمینه ایجاد انگیزش، تعریف یک مسأله با نیاز یا چالش در کوتاه مدت یا بلند مدت بسته به شخصیت و نگرش افراد می‌تواند نتایج متفاوتی داشته باشد.

برون‌رفت از جنگل مخفف‌ها

در دنیای مدیریت اصولاً چیز بدون آلترناتیوی وجود ندارد. ما تنها به سه آلترناتیو برای سوات اشاره کردیم. در حالی که یک جستجوی ساده در گوگل شما را با آلترناتیوهای دیگر نیز مواجه خواهد کرد. قطعاً یک سؤال این است که کدام یک بهترین است؟ سوات، سور، اسکور، نویز و … در نهایت زمانی جواب می‌دهند که خودمان و محیطی که در آن هستیم را بهتر بشناسیم. و البته یک نکته مهم انتخاب واژه‌های مناسب برای تعریف وضعیت و موقعیتی است که در آن قرار داریم. واژه‌ای که در ضمن مثبت بودن، رویکردی فعالانه را در پی داشته باشد و واقعیت‌های موجود را نادیده نگیرد. بنابراین شاید هیچ اشکالی نداشته باشد که هر تیم ترکیب دلخواهش را برای توصیف خودش، محیط و بازاری که در آن فعالیت می‌کند را به کار گیرد.

نیمه اول تیر 98 | شماره 25 افق اقتصاد

spot_img

مطالب برگزیده