spot_img

مـُد؛ فقدان جنبه‌های هنری و اجتماعی

لیلا.ج.جوپشتی
طراح لباس و پژوهشگر حوزه مُـد

اشاره: در شماره‌های قبل به رازهای مهم مد از تنوع و هویت، تولید، امر قضاوت و گرداندن این سکان بزرگ در زمان حال پرداخت شد.

زمانی که  تصمیم می‌گیریم در حوزه مد فعالیت کنیم بهتر است بدانیم که چه کسانی پیرو مد هستند. خصوصیات یک دنبال‌کننده مد چیست؟ تقاضاها چگونه درخواست می‌شوند؟ ما به چه اندازه نسبت به مخاطبان خود آگاهی لازم داریم؟ چه کسانی می‌توانند بصورت هوشمندانه جریان اقتصادی ما را سمت و سو دهند؟ چگونه ما با آگاهی نسبت به مد می‌توانیم بر مسائل اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار باشیم؟ یا مهم‌ترین سوال مد، اینکه ما برای دانستن و پی‌بردن به چنین مفاهیمی و حضور در عرصه مد نیازمند چه کسانی هستیم؟!

امروزه بیشتر شاهد آن هستیم که مد بهانه‌ای شده است برای تولید انبوه و گردش‌های مالی کلان برای لابی‌های مد که متاسفانه آن هم در بیشتر موارد از سوی افراد غیرمتخصص صورت می‌گیرد.

در دورانی بسر می‌بریم که سبک‌های متفاوت، افراد غیرمتخصص، حضور پررنگ‌تر مدل‌ها نسبت به طراحان لباس در عرصه مد، آن را به سمت جایگاه اقتصادی‌تری پیش می‌برد. همچنین تاثیر مد را در تکامل زیباشناختی آن کمرنگ‌تر کرده است. چنین شرایطی مد را در این دوران تا حدی از جنبه‌های هنری و اجتماعی دور کرده و بیشتر توجه‌ها را بر حاشیه‌های درآمدزای مد قرار داده است.

بُعد رفتاری مد که در زمان حاضر در حال شکل‌گیری است فاقد جذابیت‌های لازم در حوزه هنری، اجتماعی است. عدم توجه به گرایش‌های هنری و اجتماعی، سیاسی، صنعت-هنر مد را بحران‌زده کرده است. مد در این روزها بیشتر دارای جنبه جنسی و فانتزی شده است و صنعت مد این مهم را فراموش کرده است که لباس تنها نیازی برای پوشش نیست بلکه مخاطب به واسطه آن گرایش، اندیشه و جایگاه خود را بیان می‌کند و همچون موجودی انتخاب‌گر پوشش را گونه‌ایی از پدیدار شدن خود در جهان می‌شناسد.

امروزه بیشتر شاهد آن هستیم که مد بهانه‌ای شده است برای تولید انبوه و گردش‌های مالی کلان برای لابی‌های مد که متاسفانه آن هم در بیشتر موارد از سوی افراد غیرمتخصص صورت می‌گیرد.

حضور و فعالیت مد که می‌بایست به عنوان یک مکمل و یک جریان اجتماعی پیش‌برنده باشد، کاسته شده است. اینطور در نظر بگیریم شاید تمامی این‌ها بهانه از پیش تعیین شده‌ای باشد برای تولد افراد پرحاشیه‌ای که بواسطه آن خود را تبلیغ و تغذیه می‌کنند. خلاصه کلام سیاست مُد، نسل جدیدی از قربانیان خود را در جهان بوجود آورده است.

مد برای بقای خود به عنوان صنعت-هنر  به چه کسانی نیازمند است؟

یکی دیگر از رازهای صنعت-هنر مد که امروزه در کشور ما ایران کمتر به آن توجه شده «تخصص» است.

یک متخصص حوزه مد در حوزه فعالیت خود جریان‌ساز است. او نسبت به امور اجتماعی آگاه است. همچنین توانمند و دارای تکنیک لازم در این مسیر می‌باشد. نسبت به عملکردش در اجتماع آگاه و مسئول است. بهتر است به عنوان یک فعال در این حوزه توجه کنیم که به چه اندازه این مسئولیت یا نگاه در کشور ما در جریان است؟! بی‌راه نیست بگوییم بزرگان هنر مد منتقدین اجتماعی و فعالان مدنی بودند. ولی در حال حاضر مسند آنها در اختیار فعالان سلبریتی‌ساز است.

لازم به ذکر است که تاکید کنم مد پارادایمی است که تغییرات هویتی و پیوستگی اجتماعی-سیاسی را تبدیل به جریان‌های زیستی می‌کند. این اکوسیستم مد از محیط زندگی گرفته تا نوع لباس همگیِ انسان‌ها را در پیوند با یکدیگر تعیین می‌کند.

در حال حاضر فقدان این نوع نگاه را در اجتماع شاهد هستیم. آن هم به دلیل عدم حضور متخصصین و حضور فراوان غیرمتخصصین در این حوزه است.

بی‌ثباتی اقتصادی در مد

پیشرفت در تولید پوشاک و تقاضای بالا برای لباس‌های متنوع، تغییراتی سریع در صنعت مد ایجاد کرد. که زمینه‌ای برای ورود افراد غیرمتخصص به این صنعت شد. در ادامه آن‌ها توانستند بدون داشتن تکنیک و اندیشه، تولید در سطح بی‌کیفیت را با حمایت رسانه انجام دهند. این مساله نگران‌کننده‌ای برای صنعت-هنر مد است. زیرا بیشترین نگرانی گرفتاری در دام مصرف‌گرایی بدون نظارت است.

لازم به ذکر است اشاره کنم رسانه‌ها و تاثیرگذاری آن‌ها بر افکار عمومی و بی‌توجهی به جغرافیای مد باعث بی‌ثباتی اقتصادی می‌شود.

تنها با تمرکز در یک دوره 10 ساله کشور خودمان پی به این نکته خواهیم برد که جز شرکت‌های بزرگ مد و تولیدی‌هایی که تنها به تولید و کپی از کشورهای همسایه می‌پردازند خیلی رشد چشمگیری در این صنعت نداشتیم. به اصطلاح می‌توانیم مد را در ایران به عنوان یک خرده اقتصاد در نظر بگیریم و یکی از دلایل آن همانطور که در بالا اشاره شد حضور افراد غیرمتخصص در این حوزه و روند کوتاه مدت آن‌ها و عدم مسئولیت در برابر ارزش‌های اجتماعی و سیاسی و بی‌توجهی به جغرافیای ایران است.

یکی از راز های مهم که باعث تبدیل شدن مد به عنوان صنعت می‌شود احترام به متخصصین در این حوزه و اجازه فعالیت و همکاری با آنان است.

انقلاب ریسندگی ماهاتما گاندی

برای مثال انقلاب ریسندگی ماهاتما گاندی بر علیه صنعت پارچه‌بافی انگلیس را عنوان می‌کنم.

با اینکه گاندی نه طراح لباس و نه یک متخصص در این حوزه بود و تنها دغدغه اجتماعی و سیاسی داشت، نسبت به شرایط در آن زمان توانست شرایط اقتصادی مناسبی را در زمینه مد و ریسندگی برای مردمان سرزمین خود بوجود بیاورد که باعث تحول بزرگی در اقتصاد هند شد تا جایی که تصویر چرخ ریسندگی  نماد یکی از انقلاب‌های هند شد.

نیمه اول شهریور 99 | شماره 50 افق اقتصاد

spot_img

مطالب برگزیده