باشگاههای ورزشی را به روش «پیمان مدیریت» واگذاری کنیم
در حالی همزمان با ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به نمایندگی از فوتبال و ورزش دولتی کشور پای ثابت فهرست واگذاریها در دولتهای مختلف بودهاند، که طی این سالها بارها و بارها از مجلسها و دولتهای مختلف صداهای متفاوت و سلیقهای در خصوص واگذاری این دو باشگاه شنیده شده است؛ گاه رای به واگذاری آنها از طریق مزایده و فرابورس، و گاه اصرار بر واگذاری یا عدم واگذاری سرخابیها داده شد تا بلاتکلیفی توپ فوتبال در زمین خصوصیسازی ادامهدار باشد.
این در شرایطی است که پس از ناکامی دولت در مزایده واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در سال 94، انتقال این دو باشگاه به گروه 3 واگذاریها و منتفی شدن خصوصیسازی آنها در مرداد همان سال مصوب شد و 3 سال بعد یعنی در پاییز 97، توسط دولت سرخابیها از گروه 3 خارج شدند، تا دوباره به گردونه واگذاریها بازگردند.
جدای از تشریح این رفتار و تصمیمات سلیقهای و نیز اتفاقاتی که از آن زمان تا کنون در سرنوشت این دو باشگاه رقم خورده است، در زمستان امسال فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و داریی وعده «واگذاری سرخابیها دهه فجر امسال در بورس» را داد و چندی پس از آن هم یکی از دستاندرکاران واگذاری سرخابیها در تشریح واگذاری این دو باشگاه گفت:«در عرضه اولیه سرخابیها ۱۲ درصد از سهام برای عموم مردم، ۳ درصد برای صندوقهای سرمایهگذاری و ۳ درصد برای بازارگردان، در مجموع ۱۸ درصد در نظر گرفته میشود. ۷ درصد هم تعهد میدهیم که ظرف دو ماه بصورت خرد و تدریجی عرضه شود و در مجموع تا 2ماه، ۲۵ درصد از سهام هر یک از دو باشگاه در فرابورس عرضه میشود.» بعد از آن نیز معاون توسعه منابع مالی و انسانی وزارت ورزش ضمن اشاره به مجموع اقدامات انجام شده در این زمینه این وعده را داد که «طی ایام دهه فجر، ورود سرخابیها به بازار بورس انجام شود.»
این در حالی است که زمستان هم به سر آمد و خبری از واگذاری سرخابیها نشد که نشد.
اما جدای از این که چرا وعدههای داده شده در خصوص واگذاری سرخابیها به سرانجام نرسید، باید گفت واگذاری باشگاههای ورزشی در شرایط فعلی از طریق بازار سرمایه با تهدیدهای جدی از جمله این موارد مواجه است:
. سودآور نبودن باشگاهها (به همین دلیل بازار پایه فرابورس برای واگذاری سرخابیها پیشنهاد شده است)
. داشتن زیان انباشته
. مشکلات ساختاری بازار سرمایه از جمله نوسانات این بازار، مشکلات فنی و زیرساختی از جمله دامنه نوسان، حجم مبنا، اختلالات سامانههای معاملاتی و …
. مشکلات مربوط به واگذاری سرخابیها در بازار سرمایه از جمله عدم ارائه اطلاعات درست و کامل توسط باشگاهها، شفاف نبودن صورتهای مالی و گزارشها، سودآور نبودن باشگاهها و نبود جریان نقدی آتی مثبت، شمولیت ماده 141 قانون تجارت، زیانده بودن باشگاهها، تراز مالی منفی این باشگاهها، عدم اصلاح ساختار باشگاهها پیش از واگذاری و …
. عدم ثبات اقتصادی و نوسانات نرخ ارز
. عدم آشنایی تصمیمگیران با مقوله اقتصاد ورزش و خصوصیسازی باشگاهها
. دارایی و بدهیهای پنهان این دو باشگاه
این در شرایطی است که در صورت مهیا بودن شرایط و برطرف شدن موارد اشاره شده، بازار سرمایه بویژه در زمینه تامین مالی به دلایل زیر برای ورود باشگاهها به بازار سهام میتواند مفید باشد:
. شفافیت صورتهای مالی و گزارشها به منظور قیمتگذاری سهام
. کشف قیمت مناسب سهام باشگاه
. مشارکت هواداران، پیشکسوتان و … در خرید سهام باشگاه
. نظارت پیاپی سازمان بورس در دریافت مدارک و گزاراشهای مالی منجر به شفافیت بیشتر باشگاه میشود.
. دولت تعهد و مسئولیتی در قبال نتایج و هزینههای باشگاه ندارد.
. ممنوعیت پرداخت هزینههای باشگاه از محل بودجه عمومی کشور (کاهش هزینههای مالی دولت)
. تامین مالی باشگاهها برای پروژهها
در مجموع باید تاکید کرد خصوصیسازی و واگذاری بنگاههای دولتی یک فرآیند است که به سه بخش مراحل پیش از واگذاری (اصلاح ساختار بنگاهها)، اقدامات مربوط به حین واگذاری (ارزشگذای سهام، انتخاب روش واگذاری، توجه به اهلیت خریداران و … + واگذاری مدیریت و مالکیت) و اقدامات مرتبط به قبل، حین و پس از واگذاری (نظارت پس از واگذاری و توانمندسازی بخش خصوصی) تقسیم میشود.
به همین دلیل انتخاب روش واگذاری سهام باشگاههای استقلال و پرسپولیس در بازار سرمایه، با توجه به طی نکردن این مراحل از فرآیند خصوصیسازی و از همه مهمتر آماده نبودن بسترهای لازم در زمینه رفع حواشی واگذاریها و نیز موضوع درآمدزایی و اقتصاد ورزش میتواند این واگذاری را با توجه به حجم بالای مخاطبان (هواداران) با مشکل مواجه کند.
از این رو بنظر میرسد روش پیمان مدیریت که مترادف است با دوران گذار در واگذاریها، بتواند بهترین گزینه پیش روی مسئولان و متولیان امر واگذاری باشگاههای ورزشی در کشور باشد، چرا که از یک سو این روش از واگذاری میتواند فرصت متناسبی را در اختیار دولت برای فراهم آورن زیرساختهای لازم ایجاد کند، و از سوی دیگر پیمان مدیریت یکی از روشهای واگذاری در دنیا است که در کشور ما نیز دستورالعملهای لازم در این زمینه طی سالهای گذشته مصوب شده و میتواند مقدمه، تمرین و بازی تدارکاتی باشد برای دوری دولت از مدیریت و مالکیت در ورزش.
* نویسنده کتاب «خصوصیسازی فوتبال»
اسفند 99 | شماره 73 افق اقتصاد