بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی جهان به طبیعت وابسته است
آیا اقتصاد جهانی میتواند از طبیعت حمایت کند؟
کترین اِرلی-روزنامهنگار محیطزیست
مترجم: آیدا صفری
نظامهای اقتصادی برای غلبه بر بحران تنوع زیستی به تغییرات بنیادی نیاز دارند. طبق گزارشی که به سفارش دولت انگلستان تهیه شده است تغییر اساسی در نحوه تفکر، عملکرد و اندازهگیری موفقیت اقتصادها با هدف حفاظت و افزایش رفاه جهانی و جهان طبیعی لازم است.
این گزارش که توسط پروفسور پارتا داسگوپتا، اقتصاددان برجسته نوشته شده و در ماه فوریه به چاپ رسیده است، به این نتیجه رسید که بشر به طور کلی داراییهای طبیعی خود را به درستی مدیریت نکرده است. به این ترتیب، میزان تقاضا از میزان ظرفیت طبیعت برای تأمین کالاها و خدماتی که بشر به آنها وابسته است، نظیر غذا، آب و هوا سالم و جذب انتشار کربن فراتر میرود.
در محاسبه تولید ناخالص داخلی (GDP) – به عنوان شاخص غالب جهانی برای اندازهگیری موفقیت اقتصادی – استهلاک طبیعت در نظر گرفته نمیشود و بنابراین بشر را به دنبال کردن رشد و توسعه اقتصادی ناپایدار ترغیب میکند. باید از معیارهای دیگر استفاده شود.
این گزارش بیان میکند که کاهش تنوع زیستی، اقتصادها، معیشت و رفاه را در معرض ریسک قرار میدهد. داسگوپتا توصیه کرد که اکوسیستمها احیا و تقویت شوند و نظامهای مالی و آموزشی با هدف در نظر گرفتن و توجه به طبیعت تغییر شکل دهند. در محاسبه تولید ناخالص داخلی (GDP) – به عنوان شاخص غالب جهانی برای اندازهگیری موفقیت اقتصادی – استهلاک طبیعت در نظر گرفته نمیشود و بنابراین بشر را به دنبال کردن رشد و توسعه اقتصادی ناپایدار ترغیب میکند. او بیان کرد که باید از معیارهای دیگر استفاده شود. به عنوان مثال، این گزارش از مفهوم ثروت کل حمایت میکند.
ثروت کل چیست؟
پروفسور داسگوپتا ضمن مذاکره با مجلس پارلمان بریتانیا، به مقایسه دیدگاه کسب و کارها به داراییها و دیدگاه اقتصادها به داراییهای طبیعی پرداخت. او گفت:«هیچ مدیری در موقعیتی قرار نخواهد گرفت که نتواند به شما بگوید چه اثاثیهای در بخش تولیدی کارخانه خود دارد یا چه تعداد کارمند دارد… بعلاوه، ما به موجودی حسابها نیاز داریم نه گردش حسابها… اما اکثر کشورها حتی نمیدانند چه تعداد تالاب دارند. هیچکس اهمیت نمیدهد.»
یافتههای داسگوپتا مبنی بر این که بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی جهان معادل 44 تریلیون دلار از ارزش اقتصادی تولیدی به طبیعت وابسته است؛ منعکسکننده سایر گزارشات اخیر، به ویژه مجموعه گزارشهای اقتصاد طبیعت مجمع جهانی اقتصاد است.
فعالان معتقدند از آنجایی که این گزارش به سفارش خزانهداری – بخش مالی دولت بریتانیا – و توسط اقتصاددانی مشهور نوشته شده است توجه زیادی را به خود جلب خواهد کرد. یک نمونه را میتوان در گزارش اقتصادهای تغییر اقلیمی که در سال 2006 توسط نیکلاس استرن گردآوری شده است، یافت.
نیوزلند در سال 2019، اولین «بودجه رفاه» جهان را منتشر کرد که موفقیت اقتصادی را بر این اساس که چگونه سرمایههای طبیعی و همچنین سرمایههای انسانی، اجتماعی، مالی و فیزیکی را مورد استفاده قرار میدهد و از آنها بهرهوری میکند، اندازهگیری میکند.
از مرور تا واقعیت
اگرچه امیدها با واکنشهای زیاد به این گزارش افزایش یافته است، اما فعالان محیط زیست درباره چالشهایی که در پیادهسازی توصیه های آن ایجاد میشود، هیچ تصوری ندارند.
نویل اش، مدیر مرکز نظارت بر حفاظت از جهان برنامه زیست محیطی سازمان ملل متحد، بیان کرد:«انسجام بین بلندپروازیهای زیست محیطی و سایر سیاستها و اهداف گاهی اوقات بسیار دشوار است. این مسئله به دلیل انواع چالشها با گروههای ذینفع، پویایی قدرت در دولتها و درک پیامدهای تغییرات زیست محیطی برای اقتصاد است.»
او کمیسیون اروپا را مثال زد. کمیسیون اروپا، در ذیل استراتژیهای تنوع زیستی و پیمان سبز خود اهداف بلندپروازانه زیست محیطی را دنبال میکند. اما در تلاش است با پارلمان و شورای اروپا در راستای یکپارچهسازی سیاست مشترک کشاورزی با آن اهداف بلندپروازانه که از طریق آن کشاورزان یارانه دریافت میکنند به توافق دست یابد.
صندوق سازمان جهانی طبیعت (WWF) در واکنش خود به گزارش داسگوپتا، میخواهد شاهد ایجاد کمیسیون جهانی اقتصاد و طبیعت (GCEN) بر اساس کمیسیون جهانی اقتصاد و آب و هوا باشد که شامل سران سابق دولت و رهبران و وزیران دارایی در حوزه تجارت و اقتصاد است.
نویل اش، مدیر مرکز نظارت بر حفاظت از جهان برنامه زیست محیطی سازمان ملل متحد:«اگر درختان جنگل را قطع کنید و الوارهای حاصله را بفروشید، تولید ناخالص داخلی شما افزایش مییابد، اما شما جنگل را از دست دادهاید.»
WWF بیان میکند:«کمیسیون جهانی اقتصاد و طبیعت، رهبران جهانی را گرد هم خواهد آورد تا بر اساس توصیههای گزارش داسگوپتا، یک برنامه عملیاتی جهانی برای اقتصاد مثبت و طبیعتمحور تدوین کنند. این موضوع میتواند همکاری بین کشورها را بهبود بخشد، توصیههای سیاسی را توسعه داده و پیادهسازی را هماهنگ کند.»
توبی راکسبرگ، رئیس سیاست اقتصادی پایدار در WWF بریتانیا، گفت که تلاشهای موجود در سطح ملی در حوزه طبیعت باید از طریق همکاری بین المللی و مکانیزمهای فرامرزی افزایش یابد. وی خاطر نشان کرد، در حال حاضر، هیچ مکانیزم یا فرایندی که بتواند بر چنین تلاشی نظارت کند یا چنین بستری را فراهم کند، وجود ندارد و GCEN میتواند به رفع این شکاف کمک کند.
به گفته WWF، طرح پیشنهادی برای ایجاد GCEN توجه زیادی به خود جلب کرده است. ایوان دوکه، رئیس جمهور کلمبیا، پیش از این حمایت خود را از این ایده اعلام کرده است و WWF از دولت بریتانیا میخواهد که آن را در نشست بعدی وزیران اقتصاد هفت کشور صنعتی (G7) ترویج کند.
ایجاد شتاب
طبق گفته اش، چندین کشور در حال حاضر مسئولیت حفظ جنگلها، تالابها و سایر سرمایههای طبیعی خود را با استفاده از روشهایی نوین به عهده گرفتند. به عنوان مثال، او گفت، بیش از 100 کشور، عضو سیستم حسابداری زیست محیطی و اقتصادی سازمان ملل هستند.
این سیستم به طور رسمی توسط کمیسیون آمار سازمان ملل متحد در اواسط ماه مارس به تصویب رسید و به گفته سازمان ملل متحد نشان دهنده “گامی رو به جلو” است که از شاخص تولید ناخالص داخلی فراتر میرود و کشورهای بیشتری در حال ثبت نام در این سیستم هستند.
اش گفت، گزارش داسگوپتا به آنچه در حال حاضر در این کشورها در حال رخ دادن است، شتاب بیشتری میبخشد. وی گفت:«ما نمیتوانیم تنها از تولید ناخالص داخلی به عنوان شاخص رفاه استفاده کنیم – اگر درختان جنگل را قطع کنید و الوارهای حاصله را بفروشید، تولید ناخالص داخلی شما افزایش مییابد، اما شما جنگل را از دست دادهاید.»
اش گفت:«آیا کشورها شاخص دیگری را جایگزین شاخص تولید ناخالص داخلی خواهند کرد؟ گمان نمیبرم این امر به این زودی محقق شود.» وی افزود:«اما آنچه ما شاهد آن هستیم توسعه معیارهایی دیگر در کنار تولید ناخالص داخلی برای درک بهتر وضعیت اقتصاد و به ویژه رفاه کشورها در رابطه با سهام و همچنین جریانات مالی است.»
روکسبرگ موافقت کرد که نشانههایی مبنی براینکه وزرای دارایی آگاهی بیشتری درباره این مسائل پیدا کردند، وجود دارد. او بیان کرد، نیوزلند در سال 2019، اولین «بودجه رفاه» جهان را منتشر کرد که موفقیت اقتصادی را بر این اساس که چگونه سرمایههای طبیعی و همچنین سرمایههای انسانی، اجتماعی، مالی و فیزیکی را مورد استفاده قرار میدهد و از آنها بهرهوری میکند، اندازهگیری میکند.
رهبری بریتانیا؟
WWF دولت بریتانیا را که میزبانی مذاکرات وزیران اقتصاد هفت کشور صنعتی (G7) و کنوانسیون تغییرات آب و هوایی سازمان ملل (COP26) را در اواخر سال جاری به عهده دارد و همچنین با توجه به اینکه گزارش داسگوپتا به سفارش این دولت تهیه شده است را به رهبری سایر کشورها ترغیب میکند.
به گفته کمی بادنوچ، وزیر خزانهداری، که ریاست پنل مشاورهای این گزارش را بر عهده داشت، دولت از این امر استقبال کرد اما هنوز در حال بررسی این است که چه اقدامی در واکنش به آن باید انجام دهد. او در ماه مارس به نمایندگان مجلس گفت که یافتههای این گزارش میتواند در کتاب سبز که خزانهداری به مقامات دولتی ارائه میدهد، گنجانده شود تا به آنها در ارزیابی تأثیرات زیست محیطی و اقلیمی سیاستها و پروژهها کمک کند.
او گفت:«من تصور میکنم که تنوع زیستی یکی از مواردی است که میخواهیم در آن کار بگنجانیم.» بادنوچ افزود، بریتانیا مسئله طبیعت را به عنوان موضوع کلیدی COP26 در نظر گرفته و گفتگو را در زمینه تشریح تغییرات اقلیمی و زیست محیطی از طریق مذاکرات سازمان ملل و G7 پیش میبرد.
بودجه دولت انگلستان که چند هفته پس از گزارش داسگوپتا منتشر شد، شامل طرحی پیشنهادی با هدف گسترش سیاستهای پولی انبساطی برای بانک مرکزی انگلستان بود تا اهمیت پایداری زیست محیطی و گذار به صفر خالص را منعکس کند. به گفته WWF، این امر میتواند به «تغییردهنده بازی» تبدیل شود در مورد اینکه چگونه تغییرات محیطی و اقلیمی از نظر اقتصادی در نظرگرفته میشوند.
مذاکرات تنوع زیستی COP15
روکسبرگ گفت، اگرچه وزرای دارایی باید نقش کلیدی در تغییر اقتصادها به اقتصادهایی سازگار با طبیعت ایفا کنند، اما درنهایت به نظر میرسد که موفقیت از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشد. او گفت:«برخی تغییرات، به ویژه تغییر در نظام مالی جهانی، مستلزم مداخلات و همکاری در سطح جهانی است.»
اش عنوان کرد که مذاکرات سازمان ملل متحد در مورد اهداف جهانی جدید برای حفاظت از تنوع زیستی در COP15 که قرار است امسال در شهر کونمینگ چین میزبانی شود، در مقابله با چالشهای ایجاد شده توسط داسگوپتا، نظیر اصلاح یارانههای انحرافی و اطمینان از ورود پول در فعالیتهای اقتصادی پایدار و اطمینان از پایدار بودن مصرف و تولید نقش داشته است.
او گفت:«در خصوص حفاظت بیشتر از برنامههای احیای سیاره زمین و گونههای جانوری، مسائل اساسی بسیاری وجود دارد که فراتر از موضوعات نسبتاً ساده است و اغلب در تیترهای خبری مطرح میگردد. مشکل تنها موافقت بر سر مجموعهای از اهداف جهانی و سپس داشتن اولویتهای ملی که با این اهداف یکپارچه نباشد، نیست.»/ ترجمه اختصاصی توسط گروه ترجمه افق اقتصاد از chinadialogue
هفته دوم مهر/ شماره 97 افق اقتصاد