تولدت مبارکی دیپلفناتیک!
صابر صبرالهی
دوستان! دوستاشون خبر دادن که وقتی انریکه اومده ایران براش تولد گرفتن. البته اون انریکه خودمون نه‌ها… اونی که همه براش غش و ضعف می‌کنن نه… همین انریکه مورای اونا که پاشده اومده اینجا بگه آقا چی شد دو ساعت ما رو کاشتین پای میز مذاکره… خلاصه این که ایده‌ی این حرکت دیپلفناتیک که قند تو دل هر مذاکره‌کننده‌ای آب می‌کنه لابد از کی بوده رو نمی‌دونیم اما سوال اینجاست که مثلا اگه همچین حرکتی در وزارت خارجه‌ی آقا محمدجواد اتفاق افتاده بود باز جوانان «وطن امروز» به همون چند خط نقل از «شنیده‌ها» لالوی فلان ستون بسنده می‌کردن یا همه رو روی جلد باهم می‌بافتن با تیتر فونت 80! یه سوال دیگه هم اینجاست که کل یوم دیپلمات‌هایی که به ایران می‌آن رو کجا می‌برن یا چه چیزای دیگه‌ای براشون می‌گیرن؟ مثلا دیدیم که نماینده‌های مجلس‌شون با دیدن خانم موگرینی نتونستن جلوی خودشون رو بگیرن و باهاش سلفی گرفتن. اما مثلا می‌شه تصور کرد یه وقت دور از جون یه رییس جمهوری، وزیر خارجه‌ای که سطح چیزش بالاتر از مورا است بیاد اینجا کجاها می‌برنش یا چیا براش می‌گیرن؟ سوهان برادران محمدی قم؟ اکبر جوجه؟ بعد باز یه سوال دیگه اونجاست که خب الان مورا با ما خیلی صمیمی می‌شه کارمون رو زودتر راه می‌ندازه؟! یا مثلا بدون صف ما رو می‌بره جای خوب سالن؟! و آخرین سوال هم از اینجا می‌آد که آقایون از کیک تا حالا با انریکه صمیمی شدن که ملت که ما باشیم خبر نداریم؟! انتهای پیام.
دلار، وام، مجلس انقلابی و دیگر هیچ!
ما هیچ طنزمون نمیومد. یعنی در حالت حالا چی رو طنز کنیمی بودیم که سری زدیم به آرشیو اخبارمون و دیدیم که به! چه خبره! آقای صادق کوشکی که احتمالا معرف حضور هستن فرمودن که «این مجلس انقلابی عصاره فضائل ملت نیست»! این رو ما نگفتیما، تاجزاده و اینا هم نگفتن بلکه یکی از خودشون گفته. ما با خوندن این خبر از خودمون می‌پرسیم که اولا ایشون چه انتظاری از مجلس‌شون داشتن؟ ثانیا به فرض که این طور که می‌گن باشه؛ حالا اونا عصاره‌ی چی هستن از نظر ایشون؟ بعد گفتن که «برخی نمایندگان در چاپلوسی برای قالیباف مسابقه می‌دهند»! باز ما با خوندن این خبر از خودمون می‌پرسیم که اولا مگه مسابقه‌ی محله است؟! ثانیا بعد این که مورد توجه سردار دکتر خلبان قالیباف قرار بگیرن به چی می‌رسن؟! شما تو همون مسابقه‌ی محله هم شرکت می‌کردی یه پتویی ساعت دیواری‌ای آدامس خرسی‌ای چیزی دستت می‌دادن تهش خلاصه. حالا عایدی اینا در «مسابقه‌ی مورد توجه قالیباف قرارگیری» چی‌می‌تونه باشه؟ اما گل صحبتای آقای کوشکی اونجاست که گفتن «وقتی نماینده‌ای با عنوان لیست سی نفره اصولگرایی وارد مجلس می‌شود و هم و غم او این است که وام بگیرد و دلار بخرد و منتظر گران شدن دلار باشد، معلوم می‌شود که عصاره فضیلت جامعه نیست و دردی از مردم دوا نخواهد کرد.» ما که رخ‌مون شبیه علامت تعجب شده شما رو نمی‌دونیم! اما باز به خودمون گفتیم که اگه این حرفا رو یه جای نسبتا با حساب و کتاب دنیا درباره‌ی نماینده‌های مجلس‌شون زده بودن گوینده و نماینده‌های مورد اشاره رو چی کار می‌کردن یا به کجا می‌کشوندن تا تهش معلوم شه که چیزی که گفته شده درسته یا نه؟! بعد گفتیم این آقای کوشکی یه زمانی یه چیزایی رو یه جوری می‌گفت که همه صداشون درمیومد حالا چرا وقتی می‌گه نماینده دمبال خرید و فروش دلاره کسی چیزیش نمی‌شه یا نمی‌گه؟! باز به خودمون که شما باشین گفتیم که خیلی از ملت الان هستن که دارن کار همین نمایندهها رو می‌کنن! یا دنبال وام‌ان، یا پی خرید و فروش دلار تا چیزی دست‌شون رو بگیره! اما خب اگه بخوایم به موضوع شأن نمایندگی ورود کنیم که بسیار موضوع پیچیده‌ایه، کارشناسی و دانش و تسط می‌خواد به حوزه‌هایی که ما که شما باشیم در این برهه‌ی حساس کو-نونی(؟) حائزش نیستیم فلذا اظهارنظر در این مورد رو مثل بسیاری از مسئولون ریز و درشت قوای چندگانه که با شنیدن این جملات چیز کردن ما هم حواله می‌کنیم بهشون و می‌سپاریم به خودشون و قس علی هذا.
هفته چهارم مهر/ شماره 99 افق اقتصاد
