spot_img

تنها راه‌حل پایان‌دادن به بن‌بست کنونی، ساختن بمب اتم است؟

 

احمد بخشایش اردستانی نماینده مجلس نهم و کارشناس مسائل بین‌الملل و پژوهشگر حوزه امنیت

سایه سنگین چالش‌ها، مشکلات و بحران‌های داخلی یک وضعیت حساس را برای دولت سیزدهم رقم زده است که شاید حتی دولت جدید علیرغم میل باطنی مجبور باشد که گفت وگوهای احیای برجام را در دستور کار قرار دهد. به هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم اقتصاد و معیشت تا اندازه‌ای به تحولات دیپلماتیک به خصوص مذاکرات برجام ای گره خورده است. یعنی عملاً اقتصاد و معیشت به سیاست خارجی شرطی شده است. این مسئله ای است که دولت سید ابراهیم رئیسی و شخص رئیس جمهور به آن آگاهی دارد. لذا اگرچه در ظاهر برخی شعارها در خصوص افزایش تولید و تلاش برای ارتقاء توان داخلی مطرح می‌شود، اما همین دولت رئیسی نیم نگاه جدی هم به مذاکرات برای رفع تحریم ها دارد.

2

من بسیار بعید می دانم که دولت سید ابراهیم رئیسی در شرایط کنونی و با جود بحران‌ها، چالش‌ها و معضلات داخلی سعی داشته باشد که سیاست مذاکره ای دوره سعید جلیلی را تکرار کند. اگر سید ابراهیم رئیسی به دنبال تکرار سیاست خارجی سعید جلیلی بود که خود جلیلی را به عنوان وزیر امور خارجه یا دبیر شورای عالی امنیت ملی دولتش انتخاب می‌کرد و به دنبالش وی را مسئول مذاکرات قرار می داد، این در حالی است که نه تنها خبری از حضور جلیلی در دولت رئیسی نیست که حتی در پشت پرده شاهد اختلاف نظر جدی بین رئیسی و جلیلی بر سر نحوه پیگیری مذاکرات و چگونگی آغاز گفت وگوها برای احیای برجام هستیم.

3

زمانی که جمهوری اسلامی ایران ذیل قانون مجلس یازدهم موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها بیش از ۱۵۰ کیلو اورانیوم ۲۰ درصد به دست آورده است، در کنارش آغاز غنی‌سازی اورانیوم ۶۰ درصد، به‌کارگیری سانتریفیوژهای نسل جدید، شروع تولید اورانیوم فلزی و توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را در دستور کار قرار داده است دیگر نه مجبور است که برای تعیین محل مذاکره به مانند دوره جلیلی مذاکره کند و نه مجبور است که مذاکرات از نقطه صفر آغاز کند.

4

واقعیت آن است که علیرغم برخی ادعاها و رونمایی از دستاوردهای هسته‌ای در دولت محمود احمدی‌نژاد هنوز ظرفیت اتمی ایران به نقطه قابل قبولی برای بازدارندگی نرسیده بود تا زمانی که غنی‌سازی ۲۰ درصد در دستور کار قرار گرفت. لذا سعید جلیلی در آن دوران سعی کرد با مذاکره بر سر محل مذاکره هم به اصطلاح برای جمهوری اسلامی ایران وقت بخرد تا بتواند ظرفیت هسته‌ای ایران را به یک نقطه بازدارنده در جهت افزایش قدرت چانه‌زنی دیپلماتیک برساند. اما اکنون شرایط کاملاً متفاوت است، نه تنها غنی‌سازی ۲۰ درصد، بلکه تولید اورانیوم فلزی و غنی‌سازی ۶۰ درصد را هم در دستور کار قرار داده‌ایم و در کنار آن پروتکل الحاقی را هم کنار گذاشته‌ایم. بنابراین ظرفیت هسته‌ای فعلی ما به نقطه قابل قبولی از لحاظ بازدارندگی، چه از نظر دیپلماتیک و چه از نظر دفاعی و امنیتی رسیده است.

5

{ساخت بمب اتمی} جزو اسرار نظام است و من نمی‌دانم که آیا جمهوری اسلامی در سایه این تاخیرها {در از سرگیری مذاکرات} به دنبال ساخت بمب هسته‌ای است یا خیر؟ اگر چه بر اساس فتوای مقام معظم رهبری ساختن و داشتن بمب هسته‌ای حرام شرعی است و کارگزاران نظام هم بر مبنای این فتوا تلاشی برای دستیابی به ساخت سلاح هسته ای ندارند، اما من به شخصه امیدوارم که دلیل تاخیرهای آغاز مذاکرات احیای برجام از سوی دولت رئیسی تلاش برای ساخت بمب هسته‌ای باشد، چون من کماکان معتقدم که ساخت سلاح هسته‌ای تنها راه حل جمهوری اسلامی ایران برای خروج از چالش‌ها و بن بست‌های سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی مربوط به برجام و پرونده فعالیت‌های هسته‌ای است. تا زمانی که ایران به بمب هسته‌ای دست پیدا نکند این چالش‌ها و مشکلات کمابیش و با شدت و ضعف در دوره‌ها و ادوار مختلف ادامه پیدا خواهد کرد. 6

این‌گونه نیست که این چالش‌ها با روی کار آمدن بایدن یا هر رئیس جمهور دیگری در آمریکا تمام شود، چنانی که پس از گذشت بیش از یک سال از عمر دولت بایدن این بحران حل نشد، بلکه آمریکا رویکرد جدیدی نسبت به ایران پیدا کرده است، همان‌گونه که اکنون ما با این رویکرد جدید دولت بایدن در قبال برجام و فعالیت هسته‌ای ایران مواجه هستیم و شرایط را پیچیده‌تر از گذشته کرده است. حتی اگر فردی به مراتب منعطف‌تر از بایدن مانند برنی سندرز هم رئیس‌جمهوری آمریکا شود باز آش همین آش است و کاسه همین کاسه. در آن سو و پیرو نکته فوق اکنون که دولت سیزدهم نیز به دنبال مذاکره است بی‌شک با چالش‌های متعددی در جریان مذاکرت و بعد از مذاکرت و حصول توافق احتمالی مواجه خواهد شد، همان‌گونه که دولت روحانی و دولت های قبلی یا آن مواجه شدند. لذا شرایط برای دولت رئیسی به گونه دیگری ادامه پیدا خواهد کرد که به معنای پایان چالش‌ها نیست. چون تنش و اختلافات با رویکردی دیگری ادامه پیدا خواهد کرد.

7

پس باز هم تاکید می‌کنم برای برون رفت از این شرایط و خاتمه‌دادن به این فشارها ایران باید به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند. ضمن این که در تمام این سال‌ها به خصوص از دورانی که جمهوری اسلامی ایران به شکل جدی در صدد ارتقای توان صلح آمیز هسته‌ای بود تمام فشارهای سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، امنیتی، نظامی، دفاعی و حتی انسانی را به جان خرید. ما نباید فراموش کنیم که طی این سال‌ها چه تعداد از دانشمندان و نخبگان هسته‌ای کشور توسط رژیم صهیونیستی با همکاری و حمایت دیگر سرویس‌های جاسوسی منطقه ای و فرامنطقه‌ای به شهادت رسیدند. این در حالی است که ما ابزار ساخت بمب اتم را هم داریم، اما شاهدیم که نه بمب اتمی وجود دارد و به موازاتش بیشتر از دیگر کشورهای دارای بمب اتم مانند کره شمالی متحمل بالاترین و شدیدترین سطح تحریم های ایالات متحده آمریکا در جهان هستیم، به گونه‌ای که حجم تحریم‌های اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران به تنهایی بیش از کشورهایی چون کره شمالی، ونزوئلا، کوبا و… است. بله شاید ساختن بمب هسته‌ای برای ما از نظر اقتصادی و معیشتی هیچ سود و منفعتی نداشته باشد، اما قطعاً باعث بازدارندگی امنیتی، نظامی و دفاعی خواهد شد و زیاده‌خواهی‌های غربی‌ها به خصوص آمریکا در خصوص ایران پایان خواهد یافت. کاش ۲۰ سال تحریم هسته‌ای ایران از تحریم فروش نفت تا تحریم کالاهای اساسی، کالاهای پزشکی، دارو و… بر سر ساخت بمب اتم بود.

8

اولا که من مخالف هرگونه فشار، چه از داخل و چه از بیرون به مردم به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی هستم، پس من از وضعیت کنونی خوشحال نیستم. قطعاً بخشی از مشکلات فعلی در داخل کشور، نه به واسطه تحریم‌ها که به دلیل فساد سیستماتیک، ناکارآمدی، بی‌لیاقتی و بی‌برنامگی تمام مسئولین در همه دولت‌هاست. مضافا وقتی ما شاهد این حجم بی‌سابقه از تحریم‌ها علیه مردم و ملت ایران هستیم پس چرا نباید حداقل دستاورد همه این فشار رسیدن ما به بمب هسته‌ای باشد. چون به واقع منطقی نیست که ما، هم سیاست فشار حداکثری را تحمل کنیم و از آن طرف توان اتمی ما حتی قادر به تولید برق نباشد. شما در همین تابستان دیدید که توان هسته‌ای کشور حتی نتوانست کمبود تولید را جبران کند. اینجاست که سوال به حقی در ذهن مردم ایران شکل می‌گیرد اگر ما سال‌هاست به واسطه توان هسته‌ای متحمل تحریم و فشار اقتصادی هستیم پس این توان کی باید به داد ما برسد؟ اگر توان هسته‌ای نتواند کمبود برق ما را جبران کند پس به چه دردی می‌خورد؟ نباید فراموش کنیم که در سایه این تحریم‌ها چند میلیارد دلار به اقتصاد ایران ضربه وارد شد، معیشت مردم تحت تاثیر قرار گرفت، سفره ایرانی‌ها کوچک و کوچکتر شد، بیماران سرطانی، پروانه‌ای و بیماران خاص دیگر به کام مرگ رفتند و…؛ پس جا دارد برای پاسخ‌دادن به این همه فشار صرفا برای اینکه جمهوری اسلامی ایران به دنبال دانش و توان صلح‌آمیز هسته‌ای است به بمب اتم دست پیدا کنیم تا حداقل یک توازن بخشی را در برابر این همه هزینه و فشار طی همه این سال‌ها ایجاد کنیم.

/برگرفته از گفت‌وگوی نویسنده با سایت دیپلماسی ایرانی- عبدالرحمن فتح‌الهی

هفته اول آبان/ شماره 100 افق اقتصاد

spot_img

مطالب برگزیده