تبعات جنگ اوکراین برای روسیه
نویسنده: سید امیر محمودی
اولین و مخربترین اثری که این جنگ خواهد داشت پیامدهای بسیار ویرانگر اقتصادی برای هر دو طرف درگیر یعنی روسیه و اوکراین خواهد بود.
قطعا با افزایش تنشها روسیه با تحریمهایی بیسابقه روبرو خواهد شد. البته سران روسیه خصوصا ولادیمیر پوتین با نزدیکی فزاینده به چین قصد تدبیر و کمرنگکردن این پیامدها را دارند، اما باید گفت این صرفا یک توهم است که چین بتواند بار اقتصاد تحریمی روسیه را به دوش بکشد.
آیا چین میتواند نقش جایگزین اقتصادی غرب را برای روسیه بازی کند و بخشی از هزینههای تهاجم را کاهش دهد؟ پاسخ این سوال قطعا خیر است.
این توهم درحالی است که ایالات متحده و اتحادیه اروپا به صراحت اعلام کردهاند که در صورت حمله روسیه به اوکراین، تبعاتی از قبیل جاری شدن سیل تحریمهای اقتصادی غرب همراه با کاهش مبادلات تجاری و لغو پروژههای بزرگ مانند خط لوله نورد استریم ۲ به همراه خواهد داشت.
این توهم برای رئیس جمهور از جایی آغاز شد که آمارهای روابط اقتصادی کشورش با چین رکوردهای جدیدی را ثبت کرد، این عدد در سال ۲۰۲۱ به ۱۴۵ میلیارد دلار رسید که در مقایسه با سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ که عددی نزدیک به ۱۵ میلیارد بود. روسیه به عنوان منبع اصلی واردات نفت – زغال سنگ – گاز طبیعی و محصولات کشاورزی شناخته میشود. اما حجم مبادلات تجاری روسیه با ایالات متحده در همان سال مشابه نزدیک به ۳۵ میلیارد دلار بوده و با انحادیه اروپا نیز این عدد نزدیک به ۱.۵ برابر حجم تجارت روسیه با چین یعنی چیزی حدود ۲۲۰ میلیارد دلار میباشد.
عددها حاکی از آن است که روسیه به لحاظ اقتصادی تبعات بسیار سنگینی را متحمل خواهد شد و همچنین این یک حماقت تاریخی از طرف سردمداران روسیه خواهد بود که بازار ۲۶ درصدی نفت بلوک شرق اروپا و ۴۰ درصدی گاز طبیعی را از دست داده و صرفا به امید چینی بنشینند که به زودی بر سر تایوان و هنگ کنگ با غرب دست به گریبان خواهد شد.
این نکته را نیز باید افزود که اگر روسیه نگاهی به روابط تجاری با چین دارد و قصد دارد چین را جایگزین اروپا برای صادرات انرژی بکند باید هزینههای گزافی جهت ساخت و ایجاد زیرساختهای گسترده انتقال انرژی بکند.
نکته دیگر که روسیه باید در نظر بگیرد چشمپوشی از قیمت صادرات انرژی است. زیرا اروپا در حال حاضر در مقایسه با چین قیمتهای بسیار بالاتری را برای گاز طبیعی روسیه میپردازد، وضعیتی که چین از طریق قرارداد ۳۰ ساله خود با شرکت گاز پروم در سال ۲۰۱۴ درست قبل از درگیریهای اولیه اوکراین از آن گریخت.
همچنین روسیه با بستهی تحریمیای که در سنای آمریکا تهیه شده و معروف به “مادر همه تحریمها”ست روبرو خواهد شد و طبیعتا ارتباط خود با سیستم پرداخت سوئیفت را نیز از دست خواهد داد.
صد البته غرب باید بتواند میزان انزوای روسیه را کنترل کند در غیراینصورت انزوای بیش از حد روسیه منجر به نزدیکی بیش از حد آن به چین خواهد شد که این خود میتواند منجر به ظهور یک اتحاد هژمونیک جدید بشود که بتواند قدرت و نفوذ غرب خصوصا ایالات متحده را به چالش بکشد.
در هر صورت از هر جنبهای که به تنش پیش آمده بین روسیه و اوکراین مینگریم به این نتیجه میرسیم که شروع نشدن این جنگ برای روسیه با اینکه تبعاتی مانند از بین رفتن اقتدار روسیه خواهد داشت ولی باز هم گزینه بهتری خواهد بود، زیرا شروع چنین جنگی منجر به فروپاشی کامل اقتصاد روسیه خواهد شد، اقتصادی که هم اکنون نیز دچار چالشهای بسیاری با غرب است.